سخته؟

ساخت وبلاگ
غسل توبه می کنم یکشنبه است  کاری که سال ها قبل حاج آقا جرجانی بهمون توصیه کرده بود. نماز توبه می خونم  کاری که قبل از اینکه بدونم جزء اعمال ماه ذی القعده است، در غیر این ماه انجام داده بودم. گرد و خاک روی قلبم رو می تکونم کاری که هیچ وقت در دقت و درست انجام دادنش موفق نبودم. ترس از ورود به رمضان شوق از ورود به رمضان  حالتی که بین خوف و رجا نگه ام داشته است. اگر از بین تمام ادعیه، یک دعا را بتونم زیر بغل بزنم و ببرم تا تمام لحظه هام رو باهاش زندگی کنم، مناجات شعبانیه است. بعد خوندنش صدا بالا می برم و رو به آسمان می گم: خدا جون اگر قرار باشه به گناهم مواخذه ام کنی  به مغفرتت مواخذه ات می کنم ها... من از سر یاغی گری که بد نبودم، از سر طغیان و گردن کشی که گناه نکردم. من چون بزرگ دیدمت ، چون خودم ضعیف بودم، خلاف جهت راه رفتم. تو ببخش... همه چیز به دست توست، نه به دست غیر تو. نفع و ضررم رو از تو می‌خوام که نزدیک و دورش کنی... شاهد باش برای چیزی که می‌خوام به احدی غیر تو رو ننداختم. هوای دلم رو داشته باش هوای، هواهای درون دلم رو  پالایشش کن قبل از مهمونی  کامل گرد و غبارم رو بتکون، حتی شده اگر با چوب به جون فرش دل پر از خاکم بیوفتی، اما بی خیالم نشو... من تحمل میکنم، قول می دم فقط با آبرو وارد رمضانم کن... سخته؟...
ما را در سایت سخته؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0rahibesoyenor6 بازدید : 21 تاريخ : يکشنبه 20 اسفند 1402 ساعت: 0:50